Content in section 1.
شما به راحتی می توانید با عضویت در کانال های ارتباطی ما telegram تلگرام و youtube یوتوب از آموزش های رایگانی که در اختیارتان قرار می گیرد لذت ببرید
اونور ( فورکان پالالی ) پسری جوان و خوش تیپ است که در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده است. او به همراه برادرزاده اش ارول (جیهان ارجان) وارث تجارت خانوادگی خود است. اونور و ارول هر دو از زندگی خود لذت می برند و فکر نمی کنند به این زودی ازدواج کنند. با این حال، برنامه های آینده آنها با فوت پدربزرگشان کاملاً تغییر می کند. پدربزرگشان نامهای میگذارد و میگوید هر کسی که اول ازدواج کند و بچه دار شود، واجد شرایط کسب و کار خانوادگی است.
بعد از این نامه، اونور و ارول در مسیر دیگری قرار می گیرند. والدین آنها شروع به مجبور کردن آنها می کنند تا کسی را پیدا کنند و به زودی ازدواج کنند تا بتوانند تمام ارث را بگیرند. آنها عروس های بالقوه ای را از جامعه بالا در نظر می گیرند و قرارهای زیادی برای پسرانشان ترتیب می دهند.
از سوی دیگر، لاله ( دمت اوزدمیر )، دختری ساده و زیباست که از یک خانواده معمولی ترک می آید. او با مادرش و خواهرش نرگس ( پلین اولوکسار ) در گل فروشی کار می کند و فشار مادرش برای ازدواج را تحمل می کند. با این حال، او نمی تواند خیانت دوست پسر سابق خود را فراموش کند.
اونور و لاله به طور کاملاً تصادفی به دلیل قرار ملاقات کوری که توسط مادرشان ترتیب داده شده است در یک مکان با هم ملاقات می کنند. اونور به باشگاه شبانه می آید تا با دختری آشنا شود که مادرش با او هماهنگ کرده است. در همین حین، لاله به همان مکان می آید تا با پسری که اونور هم نام دارد آشنا شود. به طور تصادفی، لاله با این فرض که اونور فردی (پزشک) است که مادرش ترتیبش را داده است، روی میز اونور می نشیند. آنها کاملا مست می شوند و کنترل خود را از دست می دهند. آنها در نهایت یک شب رویایی دارند. صبح، آنها خود را روی تختی در اتاق شماره: 309 می بینند. آنها فکر می کنند که رابطه جنسی نداشته اند و سعی می کنند همه چیز آن شب را فراموش کنند.
3 ماه بعد، اونور با پلینسو ( ایرم حلواجی اوغلو) نامزد می کند حتی او عاشق پلینسو هم نشده است. در همین حین، لاله متوجه می شود که باردار است. لاله در شرایط سختی گیر کرده است زیرا از پدر فرزندش چیزی جز نام او نمی داند. او و خانواده اش نمی دانند چه کنند. خوشبختانه لاله عکس مراسم نامزدی اونور را در روزنامه می بیند و متوجه می شود او را کجا پیدا کند.لاله تحت فشار مادرش به محل کار اونور می رود و توضیح می دهد که او باردار است. با این حال اونور به صداقت لاله اعتقادی ندارد و فکر می کند که مدت هاست این بارداری را فاش نکرده است تا از خانواده ای ثروتمند صاحب فرزندی شود. نه اونور و نه لاله نمی خواهند با هم ازدواج کنند. با این حال، والدین آنها برعکس فکر می کنند.
در داستان مجموعه تلویزیونی شماره: 309 (شماره: 309)، داستان عشقی بین لاله و اونور را بررسی خواهید کرد که پس از مستی یک شبه که منجر به بارداری غیرمنتظره می شود، مجبور به ازدواج می شوند.
آیا لاله و اونور که به خاطر نوزاد متولد نشده خود مجبور به ازدواج می شوند، عشقی به یکدیگر پیدا خواهند کرد؟
آیا ازدواج ترتیب داده شده آنها به یک داستان عشق واقعی تبدیل خواهد شد؟